دانلود مقاله بررسی رابطه کاربرد راهبردهای یادگیری با موفقیت در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله بررسی رابطه کاربرد راهبردهای یادگیری با موفقیت در رشته های تحصیلی (ریاضیدر فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی) تحت pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی رابطه کاربرد راهبردهای یادگیری با موفقیت در رشته های تحصیلی (ریاضیدر فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی) تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بررسی رابطه کاربرد راهبردهای یادگیری با موفقیت در رشته های تحصیلی (ریاضیدر فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی) تحت pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله بررسی رابطه کاربرد راهبردهای یادگیری با موفقیت در رشته های تحصیلی (ریاضیدر فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی) تحت pdf :

بررسی رابطه کاربرد راهبردهای یادگیری با موفقیت در رشته های تحصیلی (ریاضی- فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی)

منابع فارسی
– امینیان. امیرحسین (1373). «بررسی شیوه های مطالعه و یادگیری دانشجویان پزشکی و غیر پزشکی دانشگاه شهید صدوقی یزد.» پایان نامه کارشناسی ارشد تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی.

– باصری، احمد.
– پیترکله، لورناچان (1372). « روشها و راهبردها در تعلیم و تربیت کودکان استثنایی» ترجمه فرهاد ماهر تهران: نشر قومس.
– خوش خلق، ایرج. (1374)، «بررسی رابطه‌ جهتگیری هدفی معلمان با راهبرد های یادگیری و اضطراب امتحان دانش آموزان». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده روان شناسی و علوم تربیت.

– رابرت، ال. سولسو (1371) «روانشناسی شناختی». ترجمه فرهاد ماهر، تهران: انتشارات رشد.
– رفوث، مری آن ولیندا و دوفابو، لئ.نارد(1375). «راهبردهای یادگیری و یادسپاری». ترجمه علینقی (کمال) خرازی. تهران: نشرنی.

– سیف. علی اکبر(1373). روانشناسی پرورشی. «روانشناسی یادگیری وآموزش». تهران انتشارات آگاه.
– عباباف، زهره (1374). «مقایسه راهبردهای یادگیری دانش آموزان قوی و ضعیف منطقه 3 تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی.
– گلاورجان. آر وبرونینگ، راجر اچ (1375) «روانشناسی تربیتی اصول و کاربرد آن» ترجمه علینقی خرازی، تهران مرکز نشر دانشگاهی.

– کامکار، علی (1376). «مقایسه شیوه های مطالعه و یادگیری در دو گروه از دانشجویان قوی و ضعیف دانشگاه علوم پزشکی یاسوج» پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی.

 

منابع انگلیسی
– Flavell, J.H.(1976). “Metacognitive Aspects of problem solving”. Resnick (Ed.) The Nature of intelligence. Hillsdale, NJ; Erlboum- PP-231-235.
– Meece, J.L’ & Blumenfeld, P.C.& Hoyle, R.H. (1988). Stucent’s Goal orientations and cognitive Engagement In clossroom Activities, 80 (4), 514-523.

– Nolen, S.B.& Haladyna, J.M. (1990). Personal and Environmental Influenes on student’s Beliefs about Effective study strategies. Contemporary Educational psychology, 15, 116-130.

– Pintrich, P-R. & DeGroot, E.V.(1990), Motivational and self-Regulated learning componets of classroom Academic performance. Jurnal of Educational psychology, 81 (1), 33-40.
– Wang, M.C; Geneva, H.D; Walberg, H.(1992). What helps student

 

چکیده:
به اعتقاد روان شناسان شناختی فرایند آموزش- یادگیری شامل دو دسته هدف کلی است که وین اشتاین و مایر (1986) یکی را به فراورده و دیگری را به فرایند مربوط می دانند. در حالیکه فراورده محتوای اطلاعات آموزش داده شده است.

فرایند به چگونگی یادگیری یا مهارتها و روشهای یادگیرنده در پردازش محتوا مربوط می شود. دسته اخیر همان راهبردهای یادگیری هستند که با تاکید کنونی نظریه پردازان شناختی بر نقش فرد در یادگیری، مورد توجه روانشناسان تربیتی قرار گرفته است.

بر این اساس به منظور شناسایی رابطه کاربرد انواع راهبرد یادگیری (تمرین، بسط دهی، سازماندهی و نظارت) با موفقیت در سه رشته تحصیلی (علوم انسانی، علوم تجربی، ریاضی- فیزیک) از جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه سوم نظری شهر یزد نمونه ای به حجم 222 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای برگزیده شد.

و براساس معدل 33 درصد بالاترین معدل ها به عنوان گروه موفق و 33 درصد پائین ترین معدل ها به عنوان گروه ناموفق دسته بندی شدند. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از آزمون راهبردهای یادگیری (با ضریب پایای 76/0) استفاده شد.

و برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور تعیین تفاوت معنی دار در استفاده از راهبردهای یادگیری میان دوگروه موفق وناموفق در هر یک از رشته های تحصیلی از آزمون T (برای مقایسه دو گروه مستقل) و برای تعیین سهم هر راهبرد در پیش بین موفقیت تحصیلی از آزمون تحلیل ممیز استفاده بعمل آمد.

نتایج نشان داد که در استفاده از انواع راهبردهای یادگیری بین دانش آموزان موفق و ناموفق تفاوت معنی دار وجود دارد و از میان راهبردهای چهارگانه به تکفیک دو راهبرد بسط دهی و نظارت بر درک مطلب برای دانش آموزان در رشته های ریاضی- فیزیک و علوم انسانی و راهبردهای سازماندهی و نظارت بر درک مطلب برای دانش آموزان علوم تجربی نقش معنی داری در پیش بینی موفقیت تحصیلی دارند.

کلید واژگان: فراورده یادگیری، فرایند یادگیری، دانش آموزان موفق، دانش آموزان ناموفق.
مقدمه
اصل مشخص در دنیای نامشخص آینده این است که انسان پیوسته با تغییرات غیر قابل پیش بینی مواجه است و بقایش وابسته به توانای او در اثر گذاری بر این تغییرات و سازگاری دائمی با آنها است. پس یادگیری ضرورت بقا و آموزش ابزار دستیابی به آن است، از طرف دیگر آموزش نمی تواند دانشها، مهارتها یا گرایشهایی را که عملا نمی توان همه آنها را پیش بینی نمود در اختیار افراد بنهد. مع هذا اگر بتوان به افراد کمک نمود تا یک فراگیر خود- رهبر شوند و مسوولیت یادگیری خود را به عهده بگیرند.

خواهیم توانست به آنها توانایی نوسازی خویش را بدهیم تا به خلق خود و جامعه خود در یک دنیای همیشه متغیر قادر شدند. در این حالت تدریس جهت دهنده یادگیری خواهد بود جایی که افراد نه به صورت یک شیء بلکه به صورت یک فاعل مطرح هستند. این هدف به خصوص با تغییر رویکرد نظریات یادگیری از رفتارگرایی به شناختی مورد توجه متخصصین تعلیم و تربیت همچون روانشناسان تربیتی و برنامه ریزان درسی واقع شده است.

نظریه های شناختی در مطالعه یاد‌گیری به تبیین فعالیتهای شناختی مانند توجه، ادراک، یادآوری و یادسپاری می پردازند. (گلاور و برونینگ 1990) یکی از دیدگاه هایی که زیربنای نظریات شناختی است رویکرد پردازش اطلاعات است.

روانشناسان پیرو این رویکرد می کوشند تا فرایندها و ساختارهایی را که از لحظه ارسال خبر تا زمان دریافت و عمل کردن اتفاق می افتد را کشف کنند، برای این منظور ساختار ذهن انسان، فرایندهای میانجی و مراحل پردازش اطلاعات را با ساختارها، فرایندها و مراحل موجود در تحلیل توسط کامپیوتر مقایسه می‌کنند که شامل دو بعد سخت افزار و نرم افزار است.

ساختارهای حافظه حسی، کوتاه مدت و بلندمدت، سخت افزارهای ذهن را تشکیل می‌دهند که فطری بوده و در همه افراد یکسانند. و راهبردهایی چون مرور ذهنی ، بسط‌دهی ، سازماندهی ، نرم افزارهای ذهن هستند که افراد در چگونگی استفاده از آنها متفاوتند و بهره گیری از آنها اکتسابی است. (اتکینسون و شفرین 1967) نقل از سولسو (1371)

بنا به نظریه های وابسته به رویکرد پردازش اطلاعات یاد‌گیری زمانی رخ می‎دهد که اطلاعات تمام مراحل حافظه را طی کند و در حافظه بلندمدت ثبت شود (سیف 1380) در این فرایند راهبردهای متنوعی دخیلند که وین اشتاین و مایر (1986) آنها را در دو دسته راهبردهای آموزشی معلم و راهبردهای یاد‌گیری دانش آموز در چهارچوب فرایند آموزش- یاد‌گیری توضیح می‎دهند. شکل (1-1)

1- دانش معلم
2- عملکرد معلم در خلال آموزش و چگونگی ارائه اطلاعات
3- دانش فعلی یادگیرنده
4- رفتارهای یاد‌گیری و شناختی
5- فرایندهای شناختی درونی در خلال یاد‌‌گیری
6- اکتساب دانش در خلال راهبردهای یاد‌گیری و آموزشی
7- رفتار و نتایج اندوزش و پردازش اطلاعات

چارچوب فرایند آموزش- یادگیری
به نقل از وین اشتاین و مایر (1986) شکل (1-1)

در آموزش معلم محور مبتنی بر نظریات رفتاری، یاد‌گیری بر معلم و روشهای آموزشی او متمرکز است. اما با تبیین کنونی در رویکرد شناختی به خصوص نظریات سازایی گرایی و پردازش اطلاعات تمرکز اصلی بر فراگیر و نحوه‌ی یاد‌گیری اوست.

در این دیدگاه بر نقش فعال یادگیرنده، در درک و فهم و معنی بخشیدن به اطلاعات تأکید می‎شود (وولفولک 1995 ص 48) پس یادگیرنده یک پردازشگر فعال است و نه یک ثبت کننده منفعل اطلاعات، و معلم و راهبردهای آموزشی او تسهیل کننده یا مکمل این فعالیت است. این جاست که هوش، حافظه، علاقمندی، بهره گیری از مطالب و راهبرد یاد‌گیری فراگیر اهمیت می یابد.

به خصوص اینکه تحقیقات متعدد در سالهای اخیر بیانگر نقش مهم راهبردهای یاد‌گیری در فرایند یاد‌گیری، یاد سپاری و یادآوری است مثلاً هاو (1970) دریافت دانش آموزانی که به طور صحیح نسخه برداری می‌کنند بیش از کسانی که قادر به این کار نبودند مطالب را یاد گرفتند. نقل از وین اشتاین و مایر (1986)
پرسلی ، سیمونز ، مک دانیل ، اشنایدر و ترونر (1988) به نقل از وین اشتاین و مایر (1992) پی بردند آزمودنیهایی که راهبردهای یاد‌گیری را آموخته بودند در یادآوری اطلاعات موفق تر بودند.
می کی ، بلومن فلد و هوی لی (1988) نشان دادند رابطه مثبت و معنی داری بین راهبردهای یاد‌گیری و معدل نمرات در دانشگاه است.

پنتریچ و دی گروت (1990) در تحقیقی نشان دادند. دانش آموزانی که در یاد‌گیری به وسیله سازماندهی و انتقال اطلاعات از طریق مرور ذهنی، بسط دهی و راهبردهای فراشناختی سازماندهی شده، استفاده کرده بودند نسبت به دانش آموزانی که از این راهبردها استفاده نمی کردند، عملکرد بهتری داشتند.

بعلاوه پژوهشهای فراوان دیگر قابل آموزش بودن، و تأثیر مثبت استفاده از این راهبردها را بر یاد‌گیری به خوبی نشان می دهند مثلاً فلاول (1985) پیشنهاد می‌کند که با یاد دادن به دانش آموزان که چگونه یاد بگیرند از طریق تدریس مهارتهای شناختی مانند چگونگی سازماندهی اطلاعات و اصلاح اشتباهات می‎توان سطح یاد‌گیری دانش آموزان را بالا برد.

وانیستاین و هیوم (1988) تعداد پژوهشهایی را ذکر کرده اند که معلمان می‎توانند از راه آموزش مهارتهای یاد‌گیری و مطالعه به دانش آموزان خود کمک کنند تا یادگیرندگان موفق تری باشند و در سرنوشت تحصیلی خود نقش فعال تری را ایفا نمایند.

پالینسکار و براون (1984) به نقل از کله و جان (1990) در مطالعه ای از طریق تدریس دو جانبه، به دانش آموزان ناتوان یاد‌گیری راهبرد خلاصه برداری، سوال کردن، توضیح دادن و پیش بینی کردن را آموزش دادند و دریافتند این دانش آموزان در توانایی پاسخ دادن به سوالات و درک مطلب بهبود یافته و موفقتر بودند.

رودولیکو (2002) متوجه شد که آموزش راهبردهای یاد‌گیری می‎تواند بر پیشرفت تحصیلی حتی یادگیرندگان خوب تأثیر مثبت داشته باشد. نقل از رفوث و لیندا (1375)
در ایران نیز امنیان (1373)، عباباف (1374) کامکار (1376) نشان دادند یادگیرندگان قوی بیشتر از یادگیرندگان ضعیف از راهبردهای یاد‌گیری استفاده می‌کنند. ابراهیمی (1377) نشان داد که آموزش راهبردهای یاد‌گیری و مطالعه علاوه بر درک مطلب، سرعت یاد‌گیری، دانش فراشناختی، مفهوم خود تحصیلی مثبت، برنامه‌ریزی و تنظیم وقت و حل مسئله را در دانش آموزان افزایش می‎دهد.
علی رغم اهمیت موضوع، به طور معمول در مدارس از فراگیران انتظار می رود خوب درس بخوانند، مسأله حل کنند و اطلاعات زیادی را به خاطر بسپارند اما هیچگاه روشهای صحیح مطالعه، حل مسأله و به خاطر سپاری اطلاعات به آنها آموزش داده نمی‌شود.

به عبارت دیگر برخلاف تأکید فراوان به فراورده (محتوای) یاد‌گیری به چگونگی (فرایند) یاد‌گیری و به خصوص به نقش فراگیر در یاد‌گیری توجه کافی نمی‎شود. به همین دلیل پیوسته شاهد دانش آموزانی هستیم که برای به خاطرسپاری تلاش می کنند و از شرایط آمرزشی مشابه با دیگران سود می‌برند اما بهره کافی بدست نمی آورند و پیوسته شکست را تجربه می کنند.

این شرایط علاوه بر تحمیل هزینه گزاف و بی فایده ناشی از افت تحصیل و تکرار پایه به آموزش و پرورش و خانواده منجر به خود پنداره منفی، عزت نفس پایین و احساس ناکار آمدی در دانش آموز می شود و انگیزه او را برای یادگیری از بین می برد و تعامل مؤلفه های عاطفی یاد شده با مؤلفه های شناختی ناشی از عدم موفقیت، نا کار آمدی و عدم بهره مطلوب از آموزش را موجب می گردد. مضافاً اینکه چگونگی پردازش اطلاعات در ذهن، با موضوع یاد‌گیری در تعامل است.

به عبارت دیگر استفاده از انواع راهبرد یاد‌گیری در موضوعات مختلف یکسان یا به تصادف نیست بلکه لازم است به فراخور موضوع راهبرد مناسب برگزیده شده یا راهبردهای مختلف با یکدیگر ترکیب شوند. مثلاً در حالیکه به خاطرسپاری علائم شیمیایی عناصر با تمرین و تکرار دسته ها تسهیل می‎شود، برای حل یک مسئله هندسی به سازماندهی اطلاعات موجود و بسط معنایی آنها با دانش قبلی نیاز است.

به این ترتیب به نظر می رسد موفقیت در یاد‌گیری به انطباق بین راهبرد یاد‌گیری و موضوع مربوط است که در پژوهش ها به آن پرداخته نشده است. بر این اساس به منظور ارائه راهکارهای مناسب جهت ایجاد انطباق موردنظر لازم است رابطه نوع راهبرد یاد‌گیری با موفقیت در هر رشته تحصیلی مورد مطالعه واقع شود به همین منظور پاسخگویی به سؤال ذیل هدف این پژوهش قرار گرفته است.

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید